آنچه در اين شماره از نظر خوانندگان گرامى مىگذرد، گفتارى در باره رفتار زنان شايسته و چگونگى روابط آنها با همسرانشان است و بخش دوم از مباحث مربوط به ويژگيهاى زن نمونه از نگاه وحى را تشكيل مىدهد.
تشكيل زندگى مشترك ميان زنان و مردان و به موازات آن حفظ پيوند زناشويى، پيشينهاى به درازاى تاريخ آفرينش انسان دارد; بگونهاى كه در عصر حاضر هم - مسايل مربوط به زناشويى - از جايگاه ويژهاى برخوردار است زيرا ازدواج، از نيازهاى ضرورى بشر، و جدايى از تلخترين مسايل زندگى انسان به شمار مىآيد.
از اينرو قرآن كريم براى حفظ كانون خانواده، اصولى را ارائه كرده و رعايت آن را به همه مردان و زنان توصيه فرموده است. پنج مورد از اين اصول به زنان اختصاص داده شده است. و زن نمونه از ديدگاه وحى، كسى است كه اين اصول را در زندگى مشترك به كار بندد و آن را مبناى روابط خود با همسرش قرار دهد.
حسن ظن به همسر نخستين خشتبناى صلح و صفاى خانواده و اساس زندگى مشترك است. چنانكه بدگمانى بستر اصلى نزاعها و عامل بروز اختلافهاى خانوادگى است. بر همين اساس قرآن كريم زنان و مردانى را كه تهمتهاى وارد شده به همسرانشان را بدون دستيابى به مدرك كافى پذيرفته و به آنان بدگمان مىشوند، با لحنى سرزنشآميز و هشداردهنده مخاطب قرار داده و نمونهاى از بدگمانى را در ضمن واقعهاى كه به «حديث افك» شهرت يافته است، بيان مىكند.
«ان الذين جاؤوا بالافك عصبة منكم لا تحسبوه شرا لكم بل هو خيرا لكم لكل امرى منهم ما اكتسب من الاثم و الذى تولى كبره منهم له عذاب عظيم. لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنتبانفسهم خيرا و قالوا هذا افك مبين.»
كسانى كه دروغ بزرگ - اتهام كار زشتبه يكى از همسران پيامبر - را آوردهاند، گروهى همدست از شمايند. آن را براى خود شر مپنداريد، چه براى شما خير است. براى هر فردى از آنان - دروغگويان - چيزى [كيفر گناه] است كه مرتكب شده است و آن كس از آنان كه سهم بزرگتر آن [دروغ] را پذيرفت، عذابى بزرگ دارد. چرا آنگاه كه آن را شنيديد مردان و زنان مؤمن به خودشان گمان نيك نبردند و نگفتند: اين دروغى آشكار است.
خداوند در (آيه 12) سوره نور از زنان و مردان مؤمن خواسته است كه نه تنها پذيراى تهمتهاى بىدليل ديگران در باره همسرانشان نباشند بلكه از همسران خود دفاع كرده و آن تهمتها را تكذيب كنند، بر اين اساس، از نظر قرآن كريم زن نمونه كسى است كه بناى روابط زناشويى ميان خود و همسرش را بر حس ظن قرار دهد.
زندگى مشترك مقتضى حقوق متقابل ميان آنان است. تجربه اين حقيقت را به اثبات رسانده است كه هر گاه زنان و مردان در زندگى زناشويى خويش، حقوق مشترك ميان خود را رعايت كردهاند، از زندگى آرام و شيرينى بهرهمند شدهاند و آنگاه كه حقوق متقابل را ناديده انگاشتهاند، كانون گرم خانواده به سردى گراييده است; از اينرو خداوند زن نمونه و شايسته را فردى مىداند كه در برابر حقوق بحق همسرش خود را مسؤول مىداند و هرگز آن را پايمال نمىكند. اين حقيقت در سوره نساء چنين مورد تاكيد قرار گرفته است: «فالصلحت قنتتحفظت للغيب بما حفظ الله و التى تخافون نشوزهن فعظوهن و اهجروهن فى المضاجع و اضربو هن فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ...» پس زنان شايسته آنهايند كه از شوهرانشان اطاعت كنند و - عفتخويش و حق شوهران خود را - در حال غيبت آنان نگهدارند و زنانى كه از سركشى و نافرمانيشان - در اداى حقوق بحق همسر - بيم داريد - نخست - پندشان دهيد و - اگر مؤثر نيفتاد - بستر خواب را از آنان جدا كنيد و - اگر باز سودمند نشد - آنان را بزنيد پس اگر از شما - در كار حق و اداى حقوق همسرى - فرمان بردند، راهى - بر آنان - براى آزار دادنشان - مجوييد ....
از آيه فوق چنان درمىيابيم كه از اوصاف و ويژگيهاى زنان نمونه و شايسته (الصلحت) اداى حقوق بحق و قانونى شوهرانشان و اطاعت از آنان در محدوده قانونى است.
ناگفته نماند كه ضرورت اطاعت زن از شوهر، تنها در محدوده حقوق مسلم و شناخته شده همسران از مسايل مسلم و قطعى در فقه اسلامى است. و همسران بيش از آن حق امر و نهى كردن را ندارند.
زن نمونه كسى است كه بناى روابط زناشويى ميان خود و همسرش را بر حسن ظن قرار دهد.
حفظ اسرار زندگى، از توصيههاى مهم قرآن به زنان و مردان مؤمن است. در كتب تفسيرى و تاريخى آمده است: پيامبر(ص) روزى سخنى به عنوان راز و امانتبه يكى از همسرانش گفت و از او با تاكيد خواستبراى هيچ كس - حتى براى ديگر همسرانش - بازگو نكند. ولى او اين راز را براى يكى از همسران رسول خدا نقل كرد.
خداوند متعال اين داستان را در قرآن مجيد با لحنى عتابآميز چنين بيان فرمود: «و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه حديثا فلما نبات به و اظهره الله عليه عرف بعضه و اعرض عن بعض فلما نباها به قالت من انباك هذا قال نبانى العليم الخبير. و -ياد كنيد - آنگاه كهپيامبر با يكى از زنان خويش سخنى به راز گفت، پس آن زنخداوند زن نمونه و شايسته را فردى مىداند كه در برابر حقوق بحق همسرش خود را مسؤول مىداند و هرگز آن را پايمال نمىكند.
- حفصه - آن راز را فاش كرد - به عايشه باز گفت - و خدا او - پيامبر - را بر آن آگاه ساخت، برخى از آن را - به آن زن - شناساند و از برخى چشم پوشيد - به روى وى نياورد - پس چون وى - حفصه - را بدان آگاه كرد، گفت: چه كسى اين - فاش كردن را - را به تو خبر داد؟ گفت: - خداى - داناى آگاه به من خبر داد.
با اندك دقت در آيه فوق درمىيابيم، همسران رسول خدا كه رفتارشان بايد الگوى ديگران باشد (اين حقيقت هم در آيات گوناگون از جمله در سوره احزاب، آيه 32 به صراحتبيان شده است) حق نداشتند رازى را كه رسول خدا به آنان گفت، فاش سازند.
چشمپوشى از خطاهاى همسر و يا بخشيدن برخى از حقوق مسلم در زندگى مشترك، از عوامل موفقيت و خوشبختى همسران است.
خداوند سبحان زنان شايسته را با تشويق و ملاطفت مورد خطاب قرار داده و اين نكته مهم را گوشزد مىكند كه شما زنان هر چند مىتوانيد حقوق خويش - از جمله مهريه - را از همسرانتان تماما بازستانيد ولى اگر راه گذشت را در پيش گيريد و بزرگوارانه از حق خود بگذريد، اين روش شايستهتر و نزديكتر به تقواپيشگى است.
اكنون به متن آيه مورد نظر مىپردازيم:
«و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن و قد فرضتم لهن فريضة فنصف ما فرضتم الا ان يعفون او يعفوا الذى بيده عقدة النكاح و ان تعفوا اقرب للتقوى و لا تنسوا الفضل بينكم ان الله بما تعملون بصير. و اگر پيش از آنكه با زنان نزديكى كنيد، آنها را طلاق دهيد و كابينى معين كنيد، نيم آنچه مقرر داشتهايد برشماست، مگر آنكه خود آنان [زنان] يا كسى كه اختيار زناشويى به دست اوست، گذشت كند و گذشتشما به تقواپيشگى نزديكتر استو بزرگوارى را ميان خود فراموش نكنيد، زيرا خدا بدانچه مىكنيد بيناست.
پاكدامنى و امانتدارى در غياب همسر از عوامل تداوم زندگى مشترك ميان زنان و مردان است. اگر زن و شوهر به دور از چشم هم به خيانت و ناپاكى دستبيالايند يا گمان چنين آلودگى از جانب ايشان برود، كانون گرم خانواده به سردى مىگرايد و چه بسا متلاشى شدن آن را در پى داشته باشد. بويژه اگر آلودگى از جانب زنان صورت گيرد. از اينرو خداوند در توصيف و تمجيد از زنان نمونه و شايسته ايشان را به پاكدامنى و امانتدارى در غياب شوهر توصيف كرده و چنين ستوده است: «فالصلحت قئنتحفظت للغيب بما حفظ الله ... زنان نيكو و شايسته، فرمانبردارند و به دور از چشم شوهرانشان - عفت و پاكدامنى خويش را - نگهدارندهاند.